23 شهریور 1395
نگاهی به کتاب جهان هولوگرافیک، ترجمه داریوش مهرجویی
این کتاب، چنان که روی جلدش هم ذکر شده، «نظریهای برای توضیح تواناییهای فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم» است. یعنی چه؟ یعنی اینکه همه جهان آن چیزی نیست که به چشم ما میآید، بلکه رازهایی در خلقت هست که همچنان ناشناخته مانده و بهرغم شواهد فراوانی که نمونههایش در همین کتاب ذکر شده به دلایلی مایل به باور کردن آنها نیستیم. چرا که برخی شواهد مورد اشاره، با تعابیر مرسوم، خرافههایی بیش نیستند.
اما نویسنده کوشیده است تا از زاویه یک پزشک، به تحلیل علمی آنها بپردازد. مولف کتاب در بخش نخست میکوشد تا مفهوم هولوگرام را از جنبه فیزیکی و علمی توضیح دهد و به استناد سخنانی از دانشمندان علم فیزیک، ثابت کند که «جهان و ما و هرچه در آن است – از دانههای برف تا درختان کاج، شهابهای فروافتاده و الکترونهای چرخان – همگی فقط تصاویر شبحوار یا فراکنشهایی از سطح واقعیت است. چنان دور از واقعیت خاص ما که تقریبا ورای مکان و زمان قرار میگیرد.» خب، گمان میکنم برای اثبات اینکه کتاب مذکور اثری عجیب و غریب اما به شدت خواندنی و وسوسهبرانگیز است، همین مقدار کافی باشد.
جایی از کتاب به مقوله هاله نور یا انرژیای که وجود انسانها را احاطه کرده اشاره میشود و اینکه یکی از عرفای هندی چنان نوری از خود ساطع میکرده که میتوانسته در پرتو آن مطالعه کند. این مقوله «کرامات» که در عرفان ایران آنقدر به آن اشاره شد، از همین سنخ و جنس است. برخی عرفای معروف، به مدد قدرت عظیم خویش در شناخت هستی، معجزاتی از خود بروز دادهاند. این کتاب میکوشد تا به آدمهای «تک ساحتی»، بفهماند که چشم دل را هم باز کنیم. شاید که به مدد آن، از این همه واقعیتهایی که احاطهمان کرده، رها شویم. خاصیت دیگر کتاب آن است که شاید تلنگری باشد به کسانی که موج مدرنیته دل و ایمانشان را شبههدار کرده و غبار شک بر آن نشانده است و نیز آنهایی که از سخنان متافیزیک بیمحتوا خسته شدهاند......
فایل الکترونیکی کتاب
تعداد مشاهده (719) نظرات (0)